BABAK 1992 | ||
قرآن کریم کلام بینظیر خداوند است و در بین این همه موجودات؛ مخاطب او انسان است. انسانی که دارای روحی الهی است، دارای قلبی برای فهمیدن و دلی برای ادراک کردن.در اعتبار و ارزش قرآن، همین بس که سخن بیمانند خداست و در اعتبار و ارزش انسان، همین بس که هم سخن و مخاطب خداوند برای وحی انسان است...
قرآن کریم کلام بینظیر خداوند است و در بین این همه موجودات؛ مخاطب او انسان است. انسانی که دارای روحی الهی است، دارای قلبی برای فهمیدن و دلی برای ادراک کردن.در اعتبار و ارزش قرآن، همین بس که سخن بیمانند خداست و در اعتبار و ارزش انسان، همین بس که هم سخن و مخاطب خداوند برای وحی انسان است. قرآن به عنوان یک کتاب آسمانی و کاملا غیر بشری و نازل شده از سوی خدا و از جهان غیب بر هر کس که قرائت شود یا هر کس که قرائت کند، به شدت تحت تأثیر کلمات معنوی آن قرار میگیرد، هیچ گاه از خواندن آن خستگی و ملالت حاصل نمیآید، بلکه هر لحظه، آدمی را که صاحب دلی پذیرا و قلبی صاف باشد، به سوی خود میکشاند و در واقع صاحب جاذبهای قوی و نیرومند است. این است که هر کس به سمت آن میرود، به گونهای از آن تاثیر گرفته و لاجرم نمیتواند این تاثیر را پنهان کند. در این کتاب آسمانی به بسیاری از پدیدههای علمی که امروزه بشر، با پیشرفت ابزارهای پژوهشی و تحقیقاتی به آنها پیبرده اشاره شده است. وجود چنین نکات ظریفی در کتابی که 1400 سال پیش نازل شده بر این نظریه که کتاب قران، نوشته دست بشر است، بیش از پیش خط بطلان میکشد. نکتهای که باید مورد توجه قرار گیرد، این است که این مطالب بشکلی عنوان شده که برای تمامی اقشار مردم قابل درک باشد و باعث سردرگمی نگردد . باید بخاطر داشت هدف خداوند از نزول یک کتاب آسمانی این نیست که به تفصیل بشرح پدیدههای علمی بپردازد. خداوند در قران به بسیاری از پدیدهها اشارهای داشته و راه پیشرفت را هموار کرده، تا بشر خود رازهای طبیعت را کشف کند. حال بواسطه پیشرفت علم، معانی بسیاری از آیات روشن تر میگردد و الهی بودن قران برای ناباوران تجلی تازهای مییابد. در این مقاله به بررسی تعدادی از آیات که در آنها به نکتههای ظریف مباحث ریاضی و هندسه اشاره شده است ، میپردازیم. استدلال أَ لَمْ تَرَ إِلَى الَّذِی حَاجَّ إِبْراهِیمَ فِی رَبِّهِ أَنْ آتاهُ اللَّهُ الْمُلْکَ إِذْ قالَ إِبْراهِیمُ رَبِّیَ الَّذِی یُحْیِی وَ یُمِیتُ قالَ أَنَا أُحْیِی وَ أُمِیتُ قالَ إِبْراهِیمُ فَإِنَّ اللَّهَ یَأْتِی بِالشَّمْسِ مِنَ الْمَشْرِقِ فَأْتِ بِها مِنَ الْمَغْرِبِ فَبُهِتَ الَّذِی کَفَرَ وَ اللَّهُ لا یَهْدِی الْقَوْمَ الظَّالِمِینَ (سوره بقره: آیه 258) تفسیر: در روایاتِ تاریخى آمده است که نمرود از پادشاهان بابل بود و حکومت مقتدرانهاى داشت. او با حضرت ابراهیم دربارهى خداوند بحث و مجادله کرد. وقتى حضرت ابراهیم به نمرود گفت: پروردگار من آن است که زنده میکند و میمیراند، او گفت: من نیز زنده میکنم و میمیرانم. سپس دستور داد دو زندانى را حاضر کردند، یکى را آزاد نمود و دیگرى را دستور داد بکشند. وقتى ابراهیم علیهالسلام این سفسطه و مغالطه را مشاهده کرد که این شخص چه برداشتى از زنده کردن و میراندن دارد و چگونه میخواهد افکار دیگران را منحرف کند، فرمود: خداوند طلوع خورشید را از مشرق قرار داده است، اگر تو ادّعا دارى که بر جهانِ هستى حکومت دارى و همه چیز در اختیار و تحت قدرت توست، خورشید را از مغرب بیرون بیاور! آن موقع بود که نمرود مبهوت ماند و پاسخى جز سکوت نداشت. دایره فَتَرَى الَّذِینَ فِی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ یُسارِعُونَ فِیهِمْ یَقُولُونَ نَخْشى أَنْ تُصِیبَنا دائِرَةٌ ... (سوره مائده: 52) ترجمه: کسانی را که در دلهایشان بیماری است میبینی که در (دوستی با آنان)، بر یکدیگر پیشی میگیرند .... تفسیر: منظور از دایره در این آیه، اقتدار و حکومت است. حکومت در دنیا مانند دایرهای میگردد و از قومى بقومى منتقل میشود؛ یعنى منافقان در دوستى دشمنان اسلام شتاب میکنند و میگویند از آن بیم داریم که با گردش روزگار حکومت به دست دشمنان اسلام بیافتد و محتاج کمک آنها شویم و یا بر ما بلایى روى آورد که در رفع آن به کفّار نیازمند گردیم. رسم مثلث هُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى (سوره حشر:24) ترجمه: او خداوندى است خالق، آفرینندهاى بیسابقه، و صورتگرى (بینظیر) براى او نامهاى نیک است. تفسیر: خداوند چیزها را پس از آن که خود آنها را ابداع کرد و بىسابقه پدید آورد، و پس از آن که نیک اندازه گرفت و سنجید، بیافرید و خلق کرد. تصویر همان شکل دادن و رسم کردن است و این پس از نوآفرینى و ساختن تمام مىشود، پس معناى آن این مىشود که ذات سبحان او آفرینش چیزها را به نیکویى انجام داد و آنها را به بهترین صورتى بیاراست. همنهشتی دو مثلث یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ ما عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ (سوره آلعمران: آیه 30) ترجمه: روزی که هر کس، آنچه را از کار نیک انجام داده، حاضر میبیند... تفسیر: در روز قیامت، انسان هر کار نیکى انجام داده و هر عمل بدى مرتکب شده، همه را حاضر شده مییابد، همچون کسی که وقتی در سفر است اشیایی را خریداری کرده و پیش از خود به وطنش میفرستد. او باید دقت کند، زیرا وقتی از سفر برگشت و به وطن خویش رسید، آن چه فرستاده؛ همان چیزهایی است که خودش تهیه کرده است. ممکن نیست که نوعی کالا پیش بفرستد و هنگام بازگشت به وطن، به نوعی دیگر دست یابد. ترسیمهای هندسی اللَّهُ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ الْأَرْضَ قَراراً وَ السَّماءَ بِناءً وَ صَوَّرَکُمْ فَأَحْسَنَ صُوَرَکُمْ (سوره غافر:آیه 64) ترجمه: خداست که زمین را براى شما جایگاه امن و آسایش آفرید، و آسمان را بنایى [محکم و استوار] ساخت، و به شما انسانها شکل بخشید، شکلى زیبا و مطبوع. تفسیر: خداوند برای انسان قامتى موزون و راست، با صورتى زیبا و دلپذیر و در نهایت نظم و استحکام رسم نمود که امتیاز آن بر صورت موجودات زنده دیگر و انواع حیوانات در نخستین برخورد روشن و آشکار است. همین ساختمان ویژه به او امکان میدهد که به انواع کارها و صنایع ظریف یا سنگین دست زند، و با داشتن اعضاى مختلف به راحتى زندگى کند و از نعمتهای حیات بهره گیرد. چند ضلعیها امام باقر(ع) میفرمایند: « بُنِیَ الْإِسْلَامُ عَلَى خَمْسٍ عَلَى الصَّلَاةِ وَ الزَّکَاةِ وَ الصَّوْمِ وَ الْحَجِّ وَ الْوَلَایَةِ وَ لَمْ یُنَادَ بِشَیْءٍ کَمَا نُودِیَ بِالْوَلَایَةِ » ؛ اسلام بر پنج رکن بنا شده است: نماز، زکات، روزه، حج و ولایت و پیروی ما اهل بیت و به هیچ کدام از این ارکان به اندازه ولایت سفارش نشده است. اسلام مانند یک شهر پنج ضلعی است که هر انسانی با وارد شدن به آن در پناه دین خدا قرار میگیرد. این پنج ضلع عبارتاند از: نماز، روزه، زکات، حج و ولایت اهل بیت(ع). درِ ورودی این شهر در ضلع ولایت و دوستی امامان قرار دارد، بنابراین ورود به این شهر جز از طریق ولایت امکان ندارد. تشابه وَ هُوَ الَّذی أَنْشَأَ جَنَّاتٍ مَعْرُوشاتٍ وَ غَیْرَ مَعْرُوشاتٍ وَ النَّخْلَ وَ الزَّرْعَ مُخْتَلِفاً أُکُلُهُ وَ الزَّیْتُونَ وَ الرُّمَّانَ مُتَشابِهاً وَ غَیْرَ مُتَشابِهٍ (سوره انعام: آیه 141) ترجمه: و اوست خدایى که باغهایى آفرید: درختهاى آن، برخى با داربست و برخى بدون داربست هستند و همچنین نخل و کشتزار با میوهها و ثمرات گوناگون و زیتون و انار، برخى شبیه هم و برخى بیشباهت به هم. تفسیر: دو درخت زیتون و انار از نظر شکل ظاهرى و ساختمان شاخهها و برگها شباهت زیادى با هم دارند، در حالى که از نظر میوه و طعم و خاصیت آن بسیار با هم متفاوتند، به علاوه این دو درخت گاهى درست در یک زمین پرورش مىیابند و از یک آب مشروب مىشوند، یعنى هم با یکدیگر تفاوت زیاد دارند و هم شباهت . مساحت و محیط إِنَّهُ بِکُلِّ شَیْءٍ مُحیطٌ (سوره فصلت:54) تفسیر: یکی از اسمهای خداوند متعال «محیط» است. «محیط» بودن خداوند به این معناست که به طور کامل بر همهی اشیاء و مخلوقات علم و احاطه دارد و هیچ چیز از خداوند مخفی نمیماند و همه چیز تحت قدرت اوست. در آیه 12 سوره طلاق نیز میخوانیم: «أَنَّ اللَّهَ قَدْ أَحاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْماً» علم خداوند بر همه چیز احاطه دارد. امام صادق (ع) نیز در حدیثی میفرمایند:«خداوند بر همهی موجودات اشراف و احاطه و قدرت دارد و هیچ چیز کوچک و یا بزرگی از او پنهان نمیماند» و این معنای«محیط» بودن خداست. اشکال فضایی جَعَلَ اللَّهُ الْکَعْبَةَ الْبَیْتَ الْحَرامَ قِیاماً لِلنَّاسِ (سوره ماِئده : آیه 97) ترجمه: خداوند، کعبه (آن خانه مکعبی شکل را) که خانهى مقدّس و محترم است را قوام و سامان بخش زندگى مردم قرار داد.هر اطاق مربّعی شکل را کعبه میگویند، زیرا چهار زاویه آن شکل بر آمدگى دارند، خانه خدا را نیز به همین دلیل کعبه نامیدهاند. تقارن الَّذِی خَلَقَکَ فَسَوَّاکَ فَعَدَلَکَ (سوره انفطار:7) ترجمه: آن پروردگارى که تو را آفریده و و اندامهایت را درست و منظّم کرده، پس مساوى و برابر ساخت. تفسیر: بدن انسان عمدتا از دو بخش آفریده شده که قرینه یکدیگرند: دستها و پاها چشمها و گوشها و استخوان بندیها و عروق و اعصاب و عضلات در دو بخش بدن هماهنگ و مکمل یکدیگرند.به علاوه اعضاء مختلف نیز کار یکدیگر را تکمیل میکنند، مثلاً دستگاه تنفس به گردش خون کمک میکند، و دستگاه گردش خون به تنفس. [ سه شنبه 91/2/12 ] [ 5:47 عصر ] [ بابک باباپور ]
[ نظرات () ]
|
||
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |